مرزگمشده

ساخت وبلاگ

#در‌کوچه‌باغ‌های‌قدیمی آه باران! ای امید جان بیداران! ریشه در اعماق اقیانوس دارد شاید این گیسو پریشان كرده بید وحشی باران یا نه دریایی‌ست گویی واژگونه بر فراز شهر، شهر سوگواران هر زمانی كه فرو می‌بارد از حد بیش ریشه در من می‌دواند پرسشی پی‌گیر با تشویش رنگ این شب‌های وحشت را، تواند شست آیا از دل یاران چشم‌ها و چشمه‌ها خشک‌اند، روشنی‌ها محو در تاریكی دلتنگ، همچنان‌كه نام‌ها در ننگ هر چه پیرامون ما غرق تباهی شد آه باران! ای امید جان بیداران! بر پلیدی‌ها كه مرزگمشده...
ما را در سایت مرزگمشده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 110 تاريخ : شنبه 24 ارديبهشت 1401 ساعت: 21:12

محمد غفاری در خانواده‌ای هنرمند و سرشناس در روستای کله در ۴۵ کیلومتری کاشان زاده شد. تحصیلات اولیه‌اش را در مکاتب زادگاهش گذراند. پس از تحصیلات ابتدایی در کاشان، پدرش ابوتراب غفاری که همچون نیاکانش مشغول حرفهٔ نقاشی بود، محمد را همراه برادر بزرگش به تهران فرستاد تا در مدرسه دارالفنون در رشتهٔ نقاشی ادامه تحصیل دهند.محمد و برادرش پس از گذشت سه سال تحصیل در مدرسه دارالفنون توانستند موفقیت‌های بسیاری کسب کنند. ناصرالدین شاه در پایان سال سوم هنگام بازدید از دارالفنون با دیدن تابلویی که از چهره اعتضادالسلطنه، رئیس وقت دارالفنون که توسط محمد غفاری کشیده شده بود، تحت تأثیر قرار گرفت و دستور داد او را به عنوان نقاش به استخدام دربار درآورند.محمد غفاری از اولین تحصیل‌کردگان ایرانی در فرنگ و از افراد پرنفوذ دوره قاجار بود. محمد با خواهر مفتاح‌الملک یکی از مقامات دربار ازدواج کرد که ثمرهٔ این ازدواج یک دختر به نام نصرت و پسری به نام حسینعلی‌خان شد.وی با حضور در دربار، ابتدا لقب خان، سپس پیشخدمت مخصوص دریافت کرد. پس از چندی ناصرالدین شاه، تحت تأثیر آثار او قرار گرفت و خود به شاگردی او درآمد و او را در ابتدا به لقب نقاش‌باشی و سپس به لقب کمال‌الملک منصوب کرد. «کمال‌الملک» پیشنهادِ محمدحسین فروغی بود. محمد در مدت حضور در دربار ۱۷۰ تابلو کشید که معروف‌ترین آن‌ها تالار آینه است و اولین تابلویی است که آن را با تحت عنوان «کمال‌الملک» امضا کرده‌است.بازگشت کمال‌الملک به ایران، مصادف با انقلاب مشروطه شد. او اگرچه به مشروطه‌خواهان متمایل بود[۳] ولی در جنبش مرزگمشده...ادامه مطلب
ما را در سایت مرزگمشده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 97 تاريخ : شنبه 24 ارديبهشت 1401 ساعت: 21:12

امیرانتظام از هواداران محمد مصدق بود و پس از کودتای ۲۸ مرداد به نهضت مقاومت ملی پیوست .امیرانتظام اما آن‌گونه که خود اذعان می‌دارد در سال ۱۳۳۶ برای استحکام دولت پس از کودتا ارائه طریق می‌کند: در سال ۱۳۳۶ به شاه یک پیشنهادی دادم که کپی آن را الآن هم دارم. من در آنجا پیشنهاد ایجاد سپاه کار و دانش و کشاورزی، صنعت و... داده بودم که این موارد را بعدها به عنوان منشور شاه در ستون‌هایی که وسط میادین شهرهای ایران می‌ساختند به نام شاه می‌نوشتند.[۴]او از اعضای فعال آن سازمان بود و با رهبران آن به ویژه مهدی بازرگان ارتباط نزدیک داشت. اما در روایتی دیگر از زبان خود او سه ماه بعد از تأسیس نهضت و عضویت وی در آن با اخذ بورسیه‌ای از فرانسه برای ادامه تحصیل راهی این کشور می‌شود. وی چه در مدت اقامت در پاریس، چه در شهرهای مختلف آمریکا تا سال ۱۳۴۹ هیچ‌گونه فعالیت اجتماعی یا سیاسی نداشته است.[۵]روابط او با بازرگان از دانشگاه تهران شروع شده بود، زمانی که بازرگان استاد و رئیس دانشکده فنی بود و امیرانتظام دانشجوی وی مورد احترام و اعتماد بازرگان بود.درکتاب نیم‌ قرن خاطره و تجربه، خاطرات مهندس عزت‌الله سحابی اما می‌خوانیم:آقای امیرانتظام در خاطرات خود اشاره‌ای به این مطلب نموده است که در سال ۵۷ روزی در خیابان به طور اتفاقی... مهندس بازرگان را دیده است و با هم صحبت‌هایی داشته‌اند و از آن پس با ایشان همکاری نموده است.[۶]و در جریان انقلاب ۱۳۵۷ ایران به عنوان نماینده بازرگان با شاپور بختیار مذاکره کرد و سرانجام بختیار را متقاعد کرد تا از نخست‌وزیری استعفا بدهد.[۷]اما طبق آنچه در کتاب ابراهیم یزدی آمده است، توافق امیرانتظام با بختیار به‌ این شکل بو مرزگمشده...ادامه مطلب
ما را در سایت مرزگمشده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 104 تاريخ : شنبه 24 ارديبهشت 1401 ساعت: 21:12

زندگی چیزی نیست،

جز شوقی که

در دلت جاریست.

 

× خونه

مرزگمشده...
ما را در سایت مرزگمشده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 103 تاريخ : چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت: 0:16

برنامه روزانه من:

یک: بیدار شدن

دو: از زندگی لذت بردن

سه: خوابیدن. 

 

× کتابخونه دانشگاه

مرزگمشده...
ما را در سایت مرزگمشده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 113 تاريخ : چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت: 0:16

هر روز از هر لحاظ بهتر و بهتر می شوم در آمدم هر روز بیشتر مي شود من در آرامش كامل هستم وجودم پر از عشق و دوستی است من با زندگی هماهنگ هستم خودم را همین گونه که هستم دوست دارم همیشه در زمان مناسب در مکان مناسب هستم من پر انرژي و قدرتمند هستم من همواره افكار مثبتی دارم من با انگيزه و بااشتیاق هستم.  از شغلم راضي هستم.  از آسمان بیکران الهی طلا می بارد.    × چهارراه ولیعصر(تئاتر شهر) × بارون سیل آسا واسه اینا، عادی واسه ما! تکاپوی ملت جالب بود! مرزگمشده...ادامه مطلب
ما را در سایت مرزگمشده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 100 تاريخ : چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت: 0:16

فراموشی،

فراموشی،

و فقط فراموشی،

سرانجامِ سعادت آدمی ست. 

 

× کتابخونه

مرزگمشده...
ما را در سایت مرزگمشده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 95 تاريخ : چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت: 0:16

برای خودت دعا کن که آرام باشی وقتی طوفان می آید، تو همچنان آرام باشی تا طوفان از آرامش تو آرام بگیرد برای خودت دعا کن تا صبور باشی آنقدر صبور باشی تا بالاخره ابرهای سیاه آسمان کنار بروند و خورشید دوباره بتابد برای خودت دعا کن تا خورشید را بهتر بشناسی فراموش نكن ﺯﻧدگى ﻫﻴﭻﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﺑﻦبست نمیرسد کافیست چشم باز کنیم و راههای گشوده ی بیشماری را فرا روی خود ببینیم خدا که باشد، هرمعجزه ای ممکن میگردد ایمان داشته باش که قشنگترین عشق نگاه مهربان خداوند به بندگانش است زندگی را به او بسپار و مطمئن باش که تا وقتی پشتت به خدا گرم است تمام هراس های دنیا، خنده دار است.... !   × مسجد صفی مرزگمشده...ادامه مطلب
ما را در سایت مرزگمشده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 92 تاريخ : چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت: 0:16

خوشبختی گاهی ، آنقدر دم دستمان است که نمیبینیمش ، که حسش نمیکنیم ،  چایی که مادر برایمان میریخت و میخوردیم ، خوشبختی بود ، دستهای بزرگ و زبر بابا را گرفتن ، خوشبختی بود ، خنده های کودکیهامان ، شیطنت ها ، آهنگ های نوجووانیمان ، خوشبختی بود ، اما ، ندیدیم و آرام از کنارشان گذشتیم ، چای را با غر غر خوردیم که کمرنگ یا پر رنگ است ، سرد یا داغ است ، زور زدیم تا دستمان را از دست بابا جدا کنیم و آسوده بدویم ، گفتند ساکت ، مردم خوابیده اند و ما ، غر غر کردیم و توپمان را محکمتر به دیوار کوبیدیم ،  خوشبختی را ندیدیم یا ، نخواستیم ببینیم شاید ، اما ، حالا ، هر‌کجا که هستی ،هر چند ساله که هستی ، با تمام گرفتاریهای تمام نشدنی ها که همه مان داریم ، امروز را ، قدر بدان ، خوشبختی های کوچکت را بشناس و باور کن ، عشق را بهانه کن ، برای بوییدن دامان مادرت که هنوز داریش ، برای بوسیدن دست پدرت که هنوز نمیلرزد ،هنوز هست ، بهانه کن برای به آغوش کشیدن یک دوست ، رفیق جانم ، خوشبختی ها ماندنی نیستند ، اما ، میشود... ميشود تا هستند زندگیشان کرد ، نفسشان کشید....!   × امامزادگان عینعلی و زینعلی ×قسم به خورشید و قسم مرزگمشده...ادامه مطلب
ما را در سایت مرزگمشده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 99 تاريخ : چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت: 0:16

تنها وظیفه ات این است که

همان شوی که هستی

قوی باش

در غیر این صورت

تا ابد‌،

برای بزرگ جلوه کردن

از دیگران استفاده خواهی کرد.

 

× خانه کنتاکی

مرزگمشده...
ما را در سایت مرزگمشده دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 80 تاريخ : چهارشنبه 3 آذر 1395 ساعت: 0:16