#درکوچهباغهایقدیمی آه باران! ای امید جان بیداران! ریشه در اعماق اقیانوس دارد شاید این گیسو پریشان كرده بید وحشی باران یا نه دریاییست گویی واژگونه بر فراز شهر، شهر سوگواران هر زمانی كه فرو میبارد از حد بیش ریشه در من میدواند پرسشی پیگیر با تشویش رنگ این شبهای وحشت را، تواند شست آیا از دل یاران چشمها و چشمهها خشکاند، روشنیها محو در تاریكی دلتنگ، همچنانكه نامها در ننگ هر چه پیرامون ما غرق تباهی شد آه باران! ای امید جان بیداران! بر پلیدیها كه مرزگمشده...
برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 110
برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 97
برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 104
جز شوقی که
در دلت جاریست.
× خونه
مرزگمشده...برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 103
یک: بیدار شدن
دو: از زندگی لذت بردن
سه: خوابیدن.
× کتابخونه دانشگاه
مرزگمشده...برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 113
برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 100
فراموشی،
و فقط فراموشی،
سرانجامِ سعادت آدمی ست.
× کتابخونه
مرزگمشده...برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 95
برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 92
برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 99
همان شوی که هستی
قوی باش
در غیر این صورت
تا ابد،
برای بزرگ جلوه کردن
از دیگران استفاده خواهی کرد.
× خانه کنتاکی
مرزگمشده...برچسب : نویسنده : bmarzegomshode4 بازدید : 80